به گزارش ميراث آريا (Chtn)، روزنامه همشهري به عنوان ارگان رسانه‌اي شهردار تهران، روز شنبه مورخ 21 خردادماه در پوشش مخالفت با انحلال سازمان ميراث فرهنگي که با تيتر متناقض و سياسي «طرحي براي بازپس‌گيري حياط خلوت» منتشر شد، فرصتي براي عقده‌گشايي و تدارک حمله‌اي ديگر به دولت را فراهم ساخت. حملاتي که بنا به دستور و حمايت ارباب رسانه‌ها در 6 سال گذشته در حال وقوع بوده است.

حلقه مديران غيرمتخصص و همشهري در شهرداري
امروز مردم روزنامه همشهري را به عنوان يکي از چندين رسانه شهرداري تهران مي‌شناسند. روزنامه‌اي که در اصل مي‌بايست با هدف پاسخگويي به نيازها و معضلات ساکنان کلان‌شهري به نام تهران با جمعيتي در حد يک کشور (بيش از 12 ميليون نفر) فعاليت کند. اتفاقي که نه تنها رخ نداده، بلکه اين جايگاه اين روزنامه را در حد يک ابزار سياسي آن هم براي استفاده شخصي تنزل داده است.

اما روزنامه شهرداري تهران در 4 صفحه ويژه‌نامه سياسي خود دچار تناقض‌گويي‌هاي متعددي شد که با پاسخ به مخلص اين گزارش سياسي به موضوع اصلي اين نوشتار پرداخته خواهد شد.

1) روزنامه شهرداري تهران اگر چه در بدنه گزارش مذکور به ظاهر تلاش کرده خود را دلسوز ميراث فرهنگي کشور نشان دهد و به مخالفت با انحلال سازمان ميراث فرهنگي بپردازد، اما جالب آن که از تيتر «طرحي براي بازپس‌گيري حياط خلوت» در گزارش خود استفاده کرده است!

اگر چه در مجموع اين گزارش سياسي تلاش شد تا تلويحا بر اين نکته تاکيد شود که به زعم اين روزنامه با انحلال سازماني با مديران غيرمتخصص و سياسي، به ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري کشور خدمت بزرگي مي‌شود!

2) يکي از محورهاي گزارش روزنامه همشهري که تلاش کرده آن را مهم و به نوعي مساله‌دار تلقي کند، تاکيد بر استفاده از مديران مشخص و مرتبط با يکديگر است که با عنوان حلقه کوچک مديران از آن ياد کرده است. ليکن در اين خصوص بايد گفت، مشخص نيست در شهرداري تهران که بسياري از مديران ريز و درشت آن از وابستگان، دوستان و اقوام و همشهريان مسوولان عالي رتبه تهران بوده و بعضا سابقه هيچ‌گونه فعاليتي در ابرشهر تهران ندارند، چگونه و با چه توجيهي از سوي روزنامه همشهري مواجه است.

3) گردانندگان روزنامه شهرداري تهران در بخش ديگري از اين گزارش از رابطه تخصصي و تحصيلي مديران سازمان ميراث فرهنگي سخن گفته‌اند. حال بايد پرسيد آيا ايشان مي‌توانند رابطه تخصصي و تحصيلي شهردار تهران و بسياري از مديران اين نهاد با مقوله مديريت شهري را براي مردم توضيح دهند؟ اين که سابقه و تخصص نظامي و پليسي مديراني که به دنبال شهردار تهران از نيروي انتظامي به شهرداري و شوراي شهر راه يافته‌اند، چه ارتباطي با امور عمراني و مديريت يک کلان شهر دارد، ما نيز از آن بي‌خبر هستيم.

4) در گزارش سياسي ميراثي روزنامه شهردار تهران دروغ و اشتباهات فهمي همچون عضويت موسوي و اردکاني در شوراي هماهنگي سازمان مناطق آزاد کشور نيز مشاهده مي‌شود که جهت تنوير افکار عمومي و اطلاع مديران همشهري بايد گفت شوراي مذکور از وزرا و اعضاي کابينه تشکيل شده است.

خيانت به گردشگري داخلي يا خدمت؟!
بخش گردشگري گزارش 4 صفحه‌اي و سياسي روزنامه شهرداري تهران، با سه عنوان «حباب وعده‌هاي رونق گردشگري ترکيد»، «نفت حالا حالاها بايد جور صنعت گردشگري را بکشد» و «گردشگري داخلي زير سايه حذف يارانه‌ها» نيز در نوع خود جالب و تناقضات گسترده‌اي دارد. نخست آن که روزنامه شهرداري تهران در حالي به ظاهر دم از دلسوزي براي سرنوشت گردشگري داخلي کشورمان مي‌زند که نيمه پايين هر چهار صفحه ويژه‌نامه مذکور، مملو از تبليغات ساحل درياي کشورهاي عربي و غربي است. حال، مخاطب مي‌ماند قسم حضرت عباس ايشان را باور کند يا دم خروس را! با وجود آن که گردانندگان روزنامه شهرداري تهران هيچ‌گاه پاسخ نداده‌اند که به عنوان بزرگ‌ترين بنگاه تبليغ گردشگري خارجي و ضد ديني و فرهنگي کشور چه نقشي در تشويق مردم به ديدار از زيبايي‌هاي ايران داشته‌اند؟ دوم آن که روزنامه شهردار تهران با قياسي سفسطه‌آميز وضعيت گردشگري ترکيه را با ايران مقايسه کرده و به اين جمع‌بندي رسيده که کشور ما جايگاه شايسته‌اي در جذب گردشگري ندارد. اگر چه ايشان به گوشه‌هايي بسيار اندک از تلاش خادمان ملت در سازمان ميراث فرهنگي براي رونق گردشگري اشاره داشته و بر اساس اطلاعات خودساخته آن را شکست خورده قلمداد کرده‌اند، ليکن مغلطه‌گري گزارش سياسي روزنامه همشهري از آنجا نشات مي‌گيرد که شرايط خاص حاکم بر فضاي سياسي، فرهنگي و مذهبي کشور ترکيه که منطبق با استانداردهاي غربي است را به کل ناديده گرفته است. حال آن که فضاي سياسي، فرهنگي و اسلامي حاکم بر کشورمان از يک سو و سال‌ها تبليغات مسموم و شبانه‌روزي رسانه‌هاي غربي از وجود ناامني در ايران و بي‌تحرکي رسانه‌هاي داخلي همچون روزنامه همشهري در خنثي کردن اين تبليغات دروغين، وضعيتي متفاوت از ايران را در قياس با ترکيه و امثالهم مي‌سازد.

گره‌گشايي از پشت پرده يک معماي بزرگ
مايه خرسندي و مباهات است که مردم عزيزمان طي سال‌هاي اخير نشان داده‌اند از درک سياسي به مراتب بالاتري از آنچه امثال گردانندگان روزنامه همشهري مي‌پندارند، برخوردار هستند. در يک تقسيم‌بندي، رسانه‌هاي کشور را مي‌ توان به دو گروه عمده: رسانه‌هاي وابسته، حامي و تحت اجاره شهرداري تهران و سپس رسانه‌هاي ديگر، تقسيم کرد.

همه مي‌دانند که شهردار تهران از سال‌هاي گذشته تاکنون تلاش گسترده‌اي براي در اختيار گرفتن رسانه‌ها به کار بسته است. آوازه اين تلاش‌هاي گسترده نيز به حدي است که به آن سوي مرزهاي ايران نيز رسيده و تحليلگران خارجي نيز از عزم سنگين شهردار تهران براي رسيدن به صندلي رياست جمهوري مي‌گويند. اما مردمي که در تهران زندگي مي‌کنند و آن‌ها که از دور در جريان هستند، نيک مي‌دانند که شهر بزرگ تهران با مشکلات متعددي از مسايل محيطي گرفته تا عدم شفافيت مالي شهرداري تهران، عدم ارايه گزارش‌هاي لازم از هزينه بودجه‌ها به شوراي شهر، ابهامات مردم در خصوص حفاري‌ها و فعاليت‌هاي غيرضروري و بسيار پرهزينه، تنوع شرکت‌هاي اقماري وغيره دست و پنجه نرم مي‌کند. چالش‌ها و مسايل تهران و شهرداري تهران را به فضاي مسموم رسانه‌اي اين روزهاي کشور بايد اضافه کرد که در آن هيچ مقام و منصبي از گزند انواع اتهامات، شايعات، دروغ‌ها و حتي مطالب رکيک در امان نيستند.

در حال حاضر به جز چند رسانه که تعداد ايشان به انگشتان يک دست نيز نمي‌رسد، هر از گاهيً به درج گزارشي از گوشه‌اي از مشکلات مردم تهران و عملکرد شهردارش مي‌پردازند که گويي هيچ اهميتي براي ايشان نيز نداشته و در هياهوي ساير رسانه‌هاي وابسته رنگ مي‌بازد. در عوض صدها سايت، روزنامه، خبرگزاري، وبلاگ، هفته‌نامه و ماهنامه با چشم‌پوشي از همه مشکلات، به مدح‌گويي شهرداري تهران مشغول هستند و گويي همچون رابطه شاهان و خادمان، صله خود را نيز دريافت مي‌کنند.

به راستي معماي مصونيت شهرداري تهران از هرگونه نقد و انتقاد چيست؟ آيا در قبال ايجاد چنين مصونيتي هزينه‌اي هنگفت از سوي شهرداري با رسانه‌ها مبادله مي‌شود؟ آيا توافقات و امتيازاتي از سوي شهرداري تهران براي مديران برخي رسانه‌هاي پايتخت در نظر گرفته شده است؟ ليکن اين پرسش‌ها و احتمالات از اين دست و سکوت سنگين رسانه‌ها موضوعي نيست که از چشم مردم تهران پنهان بماند.

انتهای پیام/

کد خبر 139003275